ناله بلبل بهار كنيم * تا بدان بلبلان شكار كنيم
..........................
كار او ناز و كار ما لابه ست * گر نناليم پس چه كار كنيم
..........................
در گلستان رويم و گل چينيم * بر سر عاشقان نثار كنيم
..........................
اندر آييم مست در بازار * همه را مست و بي قرار كنيم
..........................
سيم با يار خوش عذار خوريم * خدمت چشم پرخمار كنيم
..........................
كس نداند خداي داند و بس * عيشهايي كه با نگار كنيم
..........................
تو اگر رازدار ما باشي * راز را با تو آشكار كنيم
..........................
مي گريزند خلق از تاتار * خدمت خالق تتا ر كنيم
..........................
بار كردند اشتران بگريز * رختمان نيست ما چه بار كنيم
..........................
خلق خيزان كنند و ما بر بام * اشتر مردمان شمار كنيم
دیوان شمس
:: بازدید از این مطلب : 378
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0